خبرگزاری راسک: قندهار، شهری باستانی و خاستگاه امپراتوریهای بزرگ، همواره در معادلات سیاسی افغانستان جایگاهی کلیدی داشته است. این شهر که طالبان آن را «مرکز مشروعیت» خود میخوانند، امروز میزبان فردی است که طالبان او را رهبر خود معرفی کردهاند، اما شناخت عمومی از او در میان باشندگان اصیل این شهر وجود ندارد. تحقیقات و مصاحبههای خبرگزاری راسک با شماری از کهنسالان، بزرگان قومی و باشندگان دیرینهی قندهار نشان میدهد که ملا هبتالله آخندزاده، رهبر طالبان، برخلاف ادعاهای رسمی، نهتنها در این شهر زاده نشده، بلکه هیچ پیشینهای در آن ندارد. یکی از بزرگان قومی قندهار که نسل اندر نسل در این خاک زیسته است، به راسک گفت: “قندهار شهری است که هر طایفه، هر خانواده و هر نامدار آن شناخته شده است. رهبران گذشتهی طالبان، از ملا عمر گرفته تا ملا برادر، همگی در میان مردم نام و نشان داشتند. اما این فرد (هبتالله) مانند درختی که شبانه در زمینی غریب بروید، پس از سقوط کابل به این شهر انتقال داده شد. هیچکس نمیداند او دقیقاً از کجا آمده و ریشههایش به کدام خاندان بازمیگردد.”
خبرگزاری راسک در جستجوی پاسخی به این پرسش که چرا رهبر طالبان تا این اندازه ناشناخته است، با چندین فرد مطلع گفتگو کرده است. یکی از باشندگان قدیمی قندهار که در سالهای جنگ و صلح همواره شاهد تغییرات قدرت در این شهر بوده، گفت: “در دههی ۱۹۹۰، هنگامی که طالبان ظهور کردند، مردم میدانستند که ملا محمد عمر از ولسوالی میوند است، ملا برادر و سایر فرماندهان نیز شناخته شده بودند. اما این رهبر طالبان را هیچکس از قدیم نمیشناسد. اگر او واقعاً قندهاری میبود، پس چرا حتی یک ریشسفید، یک همصنفی یا یک همسایهی قدیمی از او خاطرهای ندارد؟”
بررسیهای مستقل نشان میدهد که حتی در میان خانوادههای شناختهشدهی قندهار نیز کسی از پیشینهی خانوادگی یا قبیلهای هبتالله آخندزاده اطلاعی ندارد. نبود این شناخت عمومی، تردیدها را در مورد مشروعیت او در میان خود طالبان نیز افزایش داده است. به باور برخی تحلیلگران، هبتالله آخندزاده نه یک رهبر طبیعی که در جریان مبارزات طالبان رشد کرده باشد، بلکه فردی است که در یک سناریوی از پیشتعیینشده، بهعنوان یک چهرهی نمادین به این گروه تحمیل شده است. یکی از پژوهشگران افغانستانی در امور امنیتی که نخواست نامش فاش شود، به راسک گفت:
“طالبان ساختاری پیچیده دارند که قدرت در آن میان حلقات خاصی توزیع میشود. در حالی که هبتالله از نظر اسمی رهبر این گروه است، نشانههای بسیاری وجود دارد که تصمیمگیریهای کلیدی در سطح شورای کویته و نهادهای وابسته به آن اتخاذ میشود. ناشناختگی او در قندهار و نداشتن پیوند با مردم این شهر، این گمان را تقویت میکند که او نه یک چهرهی خودساخته، بلکه مهرهای منصوب از سوی حلقات پنهان است.”
طالبان پس از بازگشت دوباره به قدرت، قندهار را بهعنوان مرکز رهبری خود معرفی کردند، اما عدم ارتباط شخص اول این گروه با این شهر، پرسشهای جدی را دربارهی اهداف پشت پردهی آنان مطرح میکند. یک فعال مدنی در قندهار به راسک گفت: “اینکه طالبان قندهار را پایگاه خود میخوانند، بیشتر جنبهی تبلیغاتی دارد تا واقعیت اجتماعی و سیاسی. باشندگان اصیل قندهار، طالبان را بیشتر بهعنوان یک گروه بیرونی میبینند که بر این شهر تحمیل شدهاند. مردمی که نسل در نسل در اینجا زیستهاند، چنین رهبری را از خود نمیدانند.
ابهامات پیرامون هویت و پیشینهی رهبر طالبان، بر پیچیدگی ساختار قدرت در این گروه افزوده است. در حالی که طالبان تلاش دارند مشروعیت خود را به قندهار پیوند بزنند، نبود شناخت عمومی از رهبرشان در این شهر، این ادعا را با چالشهای جدی مواجه کرده است. آیا هبتالله آخندزاده واقعاً یک رهبر با پشتوانهی مردمی در میان طالبان است، یا صرفاً چهرهای نمادین که برای اهداف خاصی بهعنوان رهبر این گروه معرفی شده است؟
هند و طالبان؛ بازنگری در روابط دیپلماتیک در سایه تحولات ژئوپولیتیکی جدید
سیاره دشتی، همسر فهیم دشتی برندۀ مدال تاجگذاری پادشاه چارلز سوم شد