نویسنده: حمید اسلمی
در حالیکه نزدیک به دو سال است که گروه طالبان کنترل افغانستان را به عهده گرفته است، این گروه در یافتن مشروعیت داخلی و خارجی با مشکلات جدیای مواجه است. تسلط این گروه بر افغانستان بعد از بیستسال توجه و هزینههای جهانی بدون تردید شرمساری بزرگی برای جامعه بینالمللی است. زیرا اکنون ثابتشده است این گروه بههیچوجه با اصول زندگی انسانی و توجه به حقوق زنان و اقلیتهای مذهبی و دینی کشور موافقت نداشته و به چیزی جز اجرای تفکرات بدوی و قبیلهای خود در قالب شعایر دینی فکر نمیکند.
طالبان در سایه فساد عمیق و گسترده ارکان حکومت قبلی به سرکردگی اشرف غنی، بهخوبی توانست از این مشکل بنیانافکن استفاده نموده و حداقل در میان کشورهای همسایه تا حدودی کسب اعتبار نماید. نمایندگان این گروه با فریب اذهان جهانیان تلاش زیادی کردند که خود را متفاوت از طالبان دهه نود میلادی معرفی کرده و نگرانیهای جهانی را در مورد حقوق زنان و اقلیتهای دینی و مذهبی کشور کاهش دهند. آنها همچنین با برجستهساختن ناکارآمدی حکومت قبلی و تزریق هراس به همسایهها نسبت به حضور گروههای دهشتافگن چون داعش و دیگر همفکران آنها، بهرهی زیادی از فرصت پیشآمده بردند. فساد گسترده در حکومت قبلی، تکیه بیشازحد اشرف غنی به آمریکا و کمتوجهی به خواستهای کشورهای همسایه و همچنین نارضایتی شدید شهروندان کشور نسبت به وضعیت موجود، بهصورت مجموعی دستبهدست هم داده و زمینه را برای قدرت گرفتن این گروه در افغانستان آمادهتر ساخت. طالبان که اکنون باتجربهتر شده و با چموخم سیاستورزی هم آشنا شده بودند توانستند بدون مانع جدی در مدت بسیار کمی بعد از خروج آمریکا از افغانستان حکومت غنی را ساقط کرده و افغانستان را به کنترل خود درآورند. تا هنوز زوایای این سقوط سریع واکاوی نشده است و در طول سالهای آینده بدون تردید زوایای تاریک این تحولات مهم بیشتر آشکار خواهد شد. آنگاه نقش رهبران فاسد جهادی، حامدکرزی و اشرف غنی و طرفدارانش در همراهی با طالبان و تسریع این وضعیت واضح خواهد شد.
طالبان اینک با مشکل بزرگ بیتوجهی جهانیان به حکومت آنها و مشروعیت جهانی روبهرو است. رهبران این گروه نیک میدانند که برای بقا و دوام حکومتشان باید این مشکل را حل کنند. اما تا هنوز همانند موجود در حال غرق شدن به هر چیزی چنگ میزنند تا از این وضعیت نجات یابند و البته که توفیقی در این مورد به دست نیاوردهاند.
به نظر میرسد که جامعهی جهانی و کشورهای همسایهی افغانستان هرروز امیدشان از طالبان در بهبود اوضاع افغانستان کمرنگتر میشود. طالبان نشان دادهاند که فرقی با طالبان دههی نود قرن گذشته ندارند. وضعیت امنیت شکننده بوده و با وجود سانسور شدید خبری از سوی این گروه، هرروز خبر کشتهشدن افراد مختلف به دست افراد ناشناس در رسانهها پخش میشود. این گروه به هیچیک از قول و قرارهای خود پایبند نبوده و عملاً نشان دادهاند که تعهدی در قبال مسوولیتهای خود نداشته و در درازمدت ممکن است خود به خطری برای جهان و کشورهای همسایه تبدیل شود. به همین علت موضوع به رسمیتشناختن این گروه بهصورت رسمی فعلاً از سوی هیچ کشوری مطرح نیست. طالبان در عمل آنی نیستند که در گفتار ظاهرشدهاند و در واقعیت این موضوع دیگر تردیدی وجود ندارد.
گروه طالبان اکنون دو رویکرد مختلف در مواجهه با مردم افغانستان و کشورهای جهان در پیشگرفتهاند.
در مواجهه با کشورهای جهان، با گروگانگرفتن سرنوشت زنان و دختران افغانستان و همچنین اقلیتهای قومی دیگر ساکن در این پهنهی جغرافیایی، در صدد چانهزنی با کشورهای جهان بر سر کسب منافع سیاسی خودشان است. رهبران این گروه نیک میدانند که فضاحت خروج شتابزده غربیها از افغانستان و پشتکردن آنها بهتمامی تعهدات خود در قبال حقوق بشر و حقوق زنان و دختران این سرزمین موضوعی نیست که قابلچشمپوشی باشد. از اینرو آنها با بستن دروازههای مکاتب بر روی دختران و ممنوعیت کار زنان در سازمانهای خدماترسانی عمومی، در صدد گرفتن امتیاز از این موضوعاند. اینکه بر زنان افغانستان چه میرود و چه ضربههای مهلکی بر کشور بهخاطر عقبماندن زنان و دختران از درس و زندگی وارد میشود، برای این گروه اهمیتی ندارد. حتی اگر دوام این وضعیت، کشور را به انحطاط کامل بکشاند.
در مواجهه با نارضایتی داخلی مردم، با توجه به بیسوادی بخش اعظم باشندگان افغانستان و نفوذ گسترده تفکرات سنتی در میان مردم، طالبان از دین و شعایر دینی بهخوبی استفاده کرده و بهنوعی این موضوع را هم به گروگان گرفتهاند. آنها بدون اینکه هیچ حقی به اقوام مختلف افغانستان قائل باشند، هر اعتراض و مخالفتی را مخالفت با اسلام دانسته و با این بهانه، با خشونت تمام مخالفان خود را سرکوب میکند. ماشین کشتار این گروه همچنان فعال است و روزی نیست که افرادی در کشور کشته نشوند و البته که هیچگاه هم معلوم نمیشود که قاتلین چه کسانی اند. چیزی که مشخص است، هویت قربانیان است که عموماً از کارمندان حکومت پیشین بوده و بهطور مشکوکی در سراسر کشور به بهانههای مختلف در حال از دستدادن جانهایشاناند. در حقیقت وضعیت نسبت به تسلط قبلی این گروه بر افغانستان عملاً فرقی نکرده است. تنها تفاوتی که نمودار شده است، لفاظی این گروه در قبال رویدادهای موجود و تلاش برای سرپوش نهادن این وضعیت است که این موضوع خود، بدگمانیها نسبت به این گروه را هرروز افزایش میدهد.
آنچه مشخص است این است که اگر طالبان بتوانند بازهم اذهان عمومی را فریب داده و کشورهای جهان حاضر شوند این گروه را به رسمیت بشناسند، ماشین سرکوب این گروه سرعت بیشتری گرفته و هیچ تضمینی برای رعایت حقوق زنان و دختران و آغاز یک حکومت مورد تایید تمامی مردم افغانستان وجود نخواهد داشت.
بیشتر بخوانید:
گزارشگر شورای حقوق بشر: گروه طالبان زنان و دختران را از زندگی اجتماعی حذف کردهاند