شمسالرحمن فروتن
زندهیاد شهید جنرال محمدداوود داوود فرزند حاجی حسینخان، در سال ۱۳۴۹ خورشیدی، در دهکدهی شاهانِ شهرستان فرخارِ استان تخار، در یک خانوادهی متدین و مجاهد دیده به جهان گشود. او دورهی دبیرستان را در دبیرستان ابوعثمان تالقانی به پایان رسانید. سپس، مدرک دانشگاهی خویش را در رشتهی مهندسی از یکی از دانشگاههای کشور بهدست آورد.
دوران جوانی این فرماندهی نامدار جهاد و مقاومت، از یکسو همهنگام بود با اوج جهش ناسیونالیسم افغانی/پشتتونی که این گروه کشور را منحصر به تبار و قبیلهی خویش میدانستند و از سوی دیگر این دوره مصادف شد با اشغال کشور توسط اتحاد جماهیر شوروی پیشین.
فرمانده داوود پس از فراغت از دبیرستان و بنابر شرایط موجود و درک مسوولیت فردی و میهنی خویش، برای نخستینبار مبارزات خود را علیه اشغال ارتش سرخ شوروی در کنار داکتر سیدحسین شهید، یکی دیگر از فرماندهان جمعیت اسلامی، در شمالشرق کشور آغاز کرد. پس از شهادت سیدحسین شهید و شهادت شماری از فرماندهان جمعیت اسلامی از سوی حزب گلبدین حکمتیار، قهرمان ملی کشور، زندهیاد احمدشاه مسعود، فرمانده داوود را به نزد خویش فراخواند.
ابتکار عمل، تطبیق و تحقق برنامههای عملیاتی، سوق و ادارهی سالم از ویژگیهای جنرال داوود شهید بود که این ویژگیها باعث شد تا ایشان در کمترین وقت مورد توجه رهبری جهاد و مقاومت، بهویژه قهرمان ملی افغانستان، شهید احمدشاه مسعود قرار گیرد. در نهایت داوودخان شهید تبدیل به یکی از فرماندههان صادق، کاردان و مورد اعتماد مسعود کبیر گردید. در همینحال و در کمترین وقت مسوولیت جبهات شرق استان تخار به وی سپرده شد و از سال ۱۳۷۱ الی ۱۳۷۴ خورشیدی، ایشان بهحیث یاور و مشاور قهرمان ملی کشور انجام وظیفه کرد.
پس از عقبنشینی دولت اسلامی به شمال کشور، فرماندهی قول اردوی مرکزی و مسوولیت عمومی امور استان تخار را عهدهدار گردید. فرمانده داوود شهید با ابتکار و خلاقیتی که داشت، گروه طالبان را در شمال کشور تار و مار کرد. مبارزات ایشان در برابر گروه طالبان باعث رنجشخاطر ناسیونالیستهای افغانی/پشتونی حاکم در ارگ گردید. به همین دلیل او در سال ۱۳۸۴ خورشیدی بهصفت معین مبارزه علیه مواد مخدر در وزارت کشور گماشته شد و تا سال ۱۳۸۹ خورشیدی در همین پست انجام وظیفه کرد و کارنامهی تعیینکنندهای از خود در این بخش بهجا گذاشت.
با گسترش دوبارهی هراسافکنی و طالبان در شمال کشور و نیز کشیدهشدن شعلههای جنگ از جنوب به شمال و درخواست مکرر مردم شمال، اینبار فرمانده داوود داوود بار دیگر جهت پیکار و نبرد با هراسافکنی و طالبان تروریست وارد شمال شد. او به عنوان فرماندهی زون ساحوی ۳۰۳ پامیر تقرر پیدا کرد وگلیم طالبان را از فاریاب و سرپل تا نقاط دیگر کشور جمع کرد.
او افزون بر اینکه مرد نظامی و کارآزموده بود، همچنان جوانگرا و مشوق اصلی جوانان کشور به شمار میرفت و درب خانه و دفترش همیشه به روی جوانان، شاعران، نویسندگان و فرهنگیان کشور باز بود و آنها را یاری میکرد. زندهیاد داوود در همان هنگامیکه طالبان طی یک برنامهی خایینانهی ارگ، دوباره در شمال ظهور کردند و دستان پیدا و پنهان ناسیونالیستهای افغان و استخبارات خارجی پشت سر آنها قرار داشت، او ماموریت سرکوب و پاکسازی آنها را به عهده گرفت که این مسئله نهتنها از سوی رهبری حکومت، به ویژه حامدکرزی، مورد استقبال قرار نگرفت؛ بلکه خشم کرزی و دار و دستهی قبیلهاندیش او را برانگیخت. پس از این کرزی او را به کابل فراخواند و برایش خاطرنشان کرد که هدف شما از مبارزه با طالبان، پشتونکشی است، وقتی داوودخان گفته بود که طالبان که یک گروه تروریستی و دهشتافکن هستند که کمر به نابودی نظام بستهاند، اماکرزی برایش گفته بود که هرچه هستند، پشتون هستند و تو آرزوی سرکوب آنان را به گور میبری! سرانجام او به شمال رفت و به مبارزه علیه طالبان ادامه داد تا اینکه طرح ترور او رسماً در ارگ ریخته شد و به صورت بسیار ناجوانمردانه، او را از مردم ما گرفتند. ترور او یک توطیهی برنامهریزیشدهی حکومتی بود که بهتاریخ ۷ خرداد/جوزا ۱۳۹۰ خورشیدی در دفتر استاندار تخار انجام شد و مسوولیت آن را گروه طالبان به دوش گرفتند.
فرمانده داوود داوود از میان ما رخت بربست و رفت و اینگونه داستان یک آزادیخواه، یک عیار و خراسانزاده پایان یافت. اما رویای ناتمام او در دل هر آزادیخواهِ این کشور هنوز زنده است و نفس میکشد.
نام و یاد این فرزند آزاده و راستین خراسان مانا باد!