نویسنده: کیخسرو باختریان
زلمی خلیلزاد عصبیتی شدید قومی دارد و در سیاستگذاری مناسبات داخلی افغانستان و منطقه با علاقه و عصبیت قومی از آدرس حکومت آمریکا استفاده میکند. حکومت آمریکا او را یک آمریکایی تصور میکند، اما خلیلزاد نوشتالژیا، عصبیت و نگرش بدوی قومی دارد، با دیدگاه قومی به قضایا مینگرد و سلیقهی قومی خود را بهعنوان یک پشتون عملی میکند.
در انتخابات ریاستجمهوری حکومت قبلی افغانستان مداخله و رقیبان غیر پشتون کرزی و غنی را تهدید میکرد و حتا از آدرس حکومت آمریکا این تهدید را انجام میداد و میگفت شما که برنده هم باشید، حکومت امریکا قبول ندارد رییسجمهور شوید. درحالی این تهدید را میکرد که رسما کارمند حکومت آمریکا نبود.
خلیلزاد در رویکار آوردن طالبان نقش داشت و در تفاهمنامهی دوحه، امکان برگشت طالبان را در قدرت فراهم کرد. پس از سقوط حکومت قبلی برای حمایت از طالبان در نقش وزیر خارجهی طالبان عمل میکند و با کشورها برای طالبان لابی میکند و در رسانهها نیز در نقش سخنگو و وزیر خارجهی طالبان ظاهر میشود و از آدرس رسانهای شخصی خود پیهم به نفع طالبان مینویسد و توییت میکند.
خلیلزاد تنها از طالبان افغانستان لابی و حمایت نمیکند از طالبان پاکستان و عمران خان نیز لابی و حمایت میکند. برای حمایت از عمران خان به اندازهی پیش رفت که حکومت پاکستان رسما به خلیلزاد گفت در امور پاکستان مداخله نکند، پاکستان کشورش نیست و او شهروند پاکستان نیست. خلیلزاد در تازهترین اظهارتش در حمایت از طالبان به آدرس حکومت ایران نوشته است از زورگویی به طالبان دست بردارد.
پرسش این است خلیلزاد چرا اینهمه از طالبان و عمران خان حمایت میکند و چرا برای طالبان و عمران خان لابی میکند؟ طوریکه در مقدمه اشاره کردم، حمایت و لابی خلیلزاد از طالبان افغانستان، طالبان پاکستان و عمران خان بر اساس سلیقه و علاقهی قومی او صورت میگیرد. زیرا طالبان افغانستان، طالبان پاکستان و عمران خان پشتون استند. عمران خان یکی از سیاستمدران پشتون استکه از طالبان پاکستان و طالبان افغانستان حمایت میکند. حکومت پاکستان با صراحت اعلام کرد که عمران خان از طالبان پاکستان علیه حکومت پاکستان حمایت میکند.
عمران خان که نخستوزیر پاکستان بود با صراحت از طالبان افغانستان حمایت میکرد و حتا ممنوعیت آموزش و شغل زنان را توسط طالبان بهعنوان رسم پشتونی و افغانی توجیه کرد و گفت ممنوعیت آموزش و شغل زنان از ارزشهای مردم پشتون است و تاکید کرد کشورهای جهان بدون درنظرگیری این ممنوعیت باید طالبان را به رسمیت بشناسند.
بنابراین لابی و حمایت خلیلزاد از طالبان افغانستان، طالبان پاکستان و عمران خان ارتباط به علاقه و سلیقهی قومی خلیلزاد میگیرد و او میخواهد قضایا و مناسبات داخلی افغانستان، پاکستان و منطقه را با نگرش فاشیسم قومی به پیش ببرد. برخورد قومی خلیلزاد با قضایای سیاسی افغانستان و منطقه بسیار خاطرناک است و نتایج بد در پی دارد.